شاعر «صد دانه یاقوت» معتقد است امروزه در هیچ کدام از سریالهای تولیدی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران کتابخانه دیده نمیشود، اما تا دلتان بخواهد وسایل لاکچری و سطح بالا در این سریالها دیده میشود.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری دیباچه، هفته کتاب امسال با شعار «جای خالی را با کتاب خوب پر کنیم» همراه شده است. ما نیز به همین بهانه صحبتی با مصطفی رحماندوست شاعر «صد دانه یاقوت» کردیم تا از او بپرسیم چگونه میتوان شعار مذکور را اجرایی کرد.
مصطفی رحماندوست شاعر، نویسنده و مترجم کتابهای کودکان و نوجوانان به « نسرین خدایاری » خبرنگار پایگاه خبری دیباچه گفت:جای کتاب خالی نیست که بخواهیم پرش کنیم ؛در واقع امروزه کسی احساس نمیکند که جای کتاب در زندگیاش خالی است. مشکل از جای دیگری است. در وهله اول باید فرهنگ مطالعه به درستی مطرح شود تا اقشار مختلف جامعه با توجه به آن متوجه شوند که جای کتاب در زندگیشان خالی است و بعد به فکر پر کردن آن جای خالی بیفتند.
او افزود:هماکنون متأسفانه به قدری کتاب در کشور ما مهجور شده است که هیچکس احساس جای خالی این محصول فرهنگی را در زندگیاش نمیکند؛ بنابراین شعار «جای خالی را با کتاب خوب پر کنیم» برای هفته کتاب امسال، شعار خوبی نیست.
-فکر میکنید چکار باید بکنیم که جای خالی مطالعه در زندگی مردم احساس شود؟ در سالهای اخیر بارها و بارها تأکید شده که مطالعه خوب است.تجربه نشان داده است که با سخنرانی، روی منبر رفتن و حدیث خواندن کسی اهل مطالعه نمیشود. مطالعه اول باید با احساس نیاز شروع شود در واقع با شکل گرفتن احساس نیاز، علاقمندی نیز ایجاد میشود.
کشورهایی که توانستهاند سرانه مطالعه مردمشان را بالا ببرند، برنامههای کلان ۱۰ سالهای برای رسیدن به این هدف تعریف و اجرا کردهاند. حتی اگر بخواهیم مردم را به ورزش کردن علاقمند کنیم هم باید برنامههای کلان بلند مدت داشته باشیم.
امروزه در هیچ کدام از سریالهای تولیدی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران کتابخانه دیده نمیشود، اما تا دلتان بخواهد وسایل لاکچری و سطح بالا در این سریالها دیده میشود.در اصل ما تا برنامهریزی بلندمدتی که وظایفی برای تمام رسانهها و نهادهای تبلیغاتی کشور تعریف کند، نداشته باشیم و آموزش و پرورشمان، آموزش پژوهش محور را در دستور کار خودش قرار ندهد، در زمینه افزایش سرانه مطالعه کشور به نتیجه مطلوب نخواهیم رسید.
-شما به عنوان نویسنده چقدر از وقتتان را به مطالعه اختصاص میدهید؟من ۱۴ ساعت درشبانه روز کار میکنم و در این ۱۴ ساعت یا میخوانم، یا مینویسم.
-مطالعه و انس با کتاب چه تأثیری روی زندگیتان گذاشته است؟
حداقل تأثیر مطالعه و انس با کتاب در زندگی من این است که یک آرمان برای خودم تعریف کردهام و آرمانگرایانه زندگی میکنم.من با نوشتن برای بچهها میخواهم آنها را به یک لذت معنوی برسانم.
-برخی از کارگردانان معتقدند کتاب خوبی در کشور وجود ندارد که بتوان با اقتباس از آن فیلم ساخت؟ نظر شما در این باره چیست؟سالهای سال پیش از این در بنیاد فارابی رمانهای موجود نوشته شده در ایران را بررسی کردند تا ببینند کدام یک از آنها برای تولید فیلم مناسب است. واقعیت دنیا این است که هیچ رمانی عینا فیلم نمیشود و باید رمان تبدیل به فیلمنامه شود تا تفاوتهای فیلم و نوشته رعایت شوند. به اینجا که میرسیم کارگردانها در تبدیل رمان به فیلمنامه مناسب برای تولید آثار سینمایی میلنگیدند.ما در سینمای کشورمان با دیدن تیتراژ فیلمها متوجه میشویم که یک نام فامیلی بارها در سمتهای مختلفی، چون کارگردانی، نویسندگی و ... دیده میشود البته فقط در سینما خانوادگی عمل نمیشود. در همه جا چنین عمل میشود.
وقتی فیلمهای سینمایی ما با همکاری اعضای یک خانواده تولید میشوند و افراد برای مشهور شدن به تهیهکنندگان پول میدهند تا بتوانند در آثار ایفای نقش کنند. در اینجا سؤال پیش میآید که آیا کسی که پول میگیرد تا فردی را مشهور کند، به فکر ادبیات است؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت:نه.
-از نظر شما تولید فیلم براساس رمان تا چه اندازه میتواند اقشار مختلف جامعه را به مطالعه علاقمند کند؟من متأسفانه فیلمهای موجود را نمیبینم، چون با دیدن تعدادی از آنها متوجه شدم که با تفاوتهایی مختصر گویا در یک ژانر تولید شدهاند.
سینمای قصهگو و مؤلف در کشور ما خیلی کم است، زیرا مشتریاش کم است. دستاندرکاران سینمای ما اگر بخواهند فیلم معناگرا بسازند، با کاهش مخاطب مواجه میشوند در واقع وقتی سرانه مطالعه جامعه پایین باشد، مشتری فیلم معناگرا کاهش پیدا میکند و وقتی فیلم معناگرا ساخته نشود، سطح مطالعه اقشار مختلف اجتماع پایین میآید.
-فکر میکنید شاه کلید این موضوع چیست؟مردم ما امروزه به قدری گرفتار مسائل اقتصادی هستند که نمیتوانند به چیزها و مسائل دیگر زندگیشان برسند. این امر فقط شامل حال قشر ضعیف و متوسط جامعه نیست. افراد پولدار هم فقط به فکر تکاثر اموالشان و تلاش برای چند برابر کردن پولشان هستند.
امروزه مسائل اقتصادی در کشور ما بسیار پر رنگ شدهاند. این در صورتی است که فرهنگ جایگاه مناسب و مطلوبی در این کشور ندارد. البته تعداد معدودی از افراد کشورمان اهل فرهنگ هستند. آنها با وجود درآمد محدود و هزینههای معمولی زندگی، به سینما میروند و کتاب میخوانند. ما هم زیر سایه آنها کار میکنیم.
-چه کتابهایی را به تازگی منتشر کردهاید؟اخیرا ۳ کتاب با عناوین «سفید بود، سفید تنها بود»، «ریشهها در خاک، شاخهها در باد» و «این تریزی، آن تریزی» را با همکاری مسئولان انتشارات نیستان به بازار کتاب ارائه کردهام. این کتابها بلافاصله پس از انتشار به زبان ترکی چاپ شدند.
گفت و گو از : نسرین خدایاری